آبان داغ

بنام خدا
تولددوستی راتبریک گفتم که فرداست،همچنین تولدآرمین وپدرش است که تبریک گفتم وبرایشان سلامت وشادکامی آرزوکردم-سعیددرخصوص وضعیت اشتهاوبیماری ام تماس گرفت؛گفتم مشکلی نیست ودرخصوص علی هم توصیه کرد گفتم پیگیرهستم گویاازتوضیحات خواهرم سوبرداشت برایش پیش آمده بوده ونگران بود-شنیدم شوهرخاله ام بیمارستان بستری است ؛نگران شدم ازخاله جویای احوال شدم وبرایش سلامت وبهبودی آرزومیکنم-دوستم هم که سری به من زدبرای درمان خودش ودیالیزاقدام کردوگویادنبال پیونداست که حتماباید دنبال وپیگیری کند؛برای وضعیت کارهای خودش هم طبق معمول بی خیال است!-اکبری درخصوص پیگیری کارهای تعدادی ازبچه های آنجاسووال کردگفتم حل میشود؛بنظرم پیگیری ایشان ودیگردوستان کاررابدترهم میکندوحساسیت زاست-جوانی اینجادرخصوص یکی ازبستگانش که درگیرکارهاوبرنامه های گلدکویست شده مشورت کرد؛گفتم اینهابازاریابی ای است که دراکثرمواقع کلاهبرداری است وبه وحیدهم که تخصص داردگفتم اینهاراراهنمایی کندبیش ازاین آلوده نشده ومتضررنشوند؛نهایتامطلع شدم به مراجع انتظامی اطلاع داده اند؛این بازاریابی هم واقعامعماوداستانی شده وجوانان راهم باسراب پول دارشدن درباتلاق گیرانداخته-اقیانوسی قدری دچارابهام ونگرانی است که متاثرم میکند_ازناامیدی؛غرزدن؛ شکایت ازوضع موجودوگله های پی درپی بدون تدبیربرای آینده بیشترازهمیشه بخصوص ازجانب نزدیکان ودوستانم این روزهاآزرده میشوم؛درروحیه ام هرچندتلاش میکنم تاثیری نگذاردبازمتاثرم میکند؛گویی بعضی به دنبال مقصرمیگردندتافقط غروواگویه کنند بدون اینکه تلاش بایسته ای باتدبیرویاحداقل شنیدن راهکارنسبی داشته باشندوفقط ازواگویه ی مشکلات پی درپی خوشحال وخرسندند وازهمه بدترتماس هاورفتارهای بعضی متعجبم میکندکه بارفتارگرم ومحبت آمیزبامن به نوعی رفتارمیکنندگویی رفتارهاوکنش های آنان رافراموش کرده ام؟مگرنه این است کسی که درپاییزدرکنارت نبوده نبایدانتظارداشته باشددربهارکنارت باشد!ومن فقط نظاره گرم همین؛بقول شعری لز ساجدی:

بگذار پایکوبی کنند در جشن پیروزیت،

آنها که در کنار تو نجنگیدند؛

شاید اگرآنها کنار تو ایستاده بودند

امروز پیروز نمی شدی.