درپايان تيرماه

بنام خدا
شنیدم واشنگتن وشخص دیگری مشکلشان حل شده؛بی نهایت خوشحال شدم؛واشنگتن باآن هیکل رشید دلی نازک وزودرنج داشت وبشدت هم پیگیربود؛انشاالله مشکل بقیه هم حل شود-فیلم رگ خواب رارفتم دیدم تلخ وگزنده بود-بعدسالهاداریوش همسایه ی قدیمی مان بامن تماس گرفت وجویای احوالم شدوباننه هم صحبت کردم کلی خوشحالم کرد؛هنوزمجرداست وهنوزپرشوروشر-محمدشمعونی به من خبردادبیژن همسایه ی دیگرمان بیمارودربیمارستان است؛متاثرشدم-پرویزدوست داشتنی وپرخاطره همسایه ی دیگرمان حالم راپرسید خوشحالم کرد-زیارت رفتم کوتاه ولی پرثمروپرخیروبرکت؛انشاالله نتایج ان مشمول حال همه شود-ماشین رااینجافروختم؛خودش داستانی شدوبالاخره امیدماشین خودش رابه من داد-تولد‌‌‌...راتبریک گفتم وبرایش سلامت وشادکامی آرزومیکنم-شنیدم شهبازخان ازمرخصی که برگشته به اتاق دیگری رفته؛هرچه هست کاش قدرومنزلت پیرمردهارادوستان بهترمیدانستندوسعه ی صدربیشتری داشتند؛ازمن هم سوال کردنددخالتی نکردم-چندنفرازدیگربچه های اتباع گویی پرونده شان درمراجع گم شده شنیدم مسوولان آنجامکاتبه کرده اند که ازتوجه ودلسوزی آنهابی نهایت ممنونم؛این تلاشهادرخورسپاس ویژه است‌.