بهار در اردیبهشت

به نام خدا
دیشب حسین یهوویی آمد؛ وگویا قصدی هم دارند به مخمل سری بزنند؛خوشحال شدم-ایران اطلاع داد با کسی که سگ با خود میبرده درگیر لفظی پیدا کرده وطرف خانم بوده وبجای عذر خواهی دشنام داده وبه مامور هم جسارت کرده گفتم حتما شکایت خودش را از طریق دادسرای محل پیگیری کند وبه من هم اطلاع دهد-با اشرفی ودوستش هم جداگانه زنگ زدم وحالشان را پرسیدم وخرسندشدم-دیروز همچنین خواهرم درگیر صحبت با کارشناس بود برای کارهای پدر وشوهر خواهرم نیز گفت کارشناس را آدم نجیب وفهیم ومودبی یافته است؛خدارا شاکرم-امین دیشب با دوستانش رفته برای بازی های رایانه ای؛گرچه باید فعلا دنیای پسا کرونارا تحمل وپذیرفت اما نگرانم وامیدوارم بچه ها بیشتر توجه کنند ومراقبت-یکی از دوستانم که در کارتولید ضربه خورده در خصوص کارهای تولیدی ونگرانی های بخش تولیدش مشورت کرد توصیه کردم در بخش حقوقی شراکتی که دارد با وکیل مشورت کند؛خوشحال شد وامیدوارم توجه وپیگیری کند-تدینی حالم را پرسید ونگرانم بود خوشحال شدم وتشکر کردم-پدر دوستم آریان پیام داد واز این که درفضای خواندن ودعوت برای اجرای موسیقی بوده؛تشکرکرد؛گفتم لطف الهی وجهدپسرش بوده نه من-گرامی هم حالم را پرسید؛تشکرکردم-با دکترحسین درخصوص پرونده اش مشورت کردم وان شاالله که با تلاش وجهد وتدبیر وپیگیری نتیجه مطلوب حاصل شود.