روزهای قرنطینه ای

به نام خدا
لزوم پیشگیری از بیماری واجبار قرنطینه شدن درخانه دست مایه های شوخی وجدی فضای مجازی شده،میهمانی ها واجتماعات هم کم شده وتنهایی غالب شده است؛مجتبی هم اطلاع داد که بالاخره مراسم عروسی اش با مصوب مسوولان استانی که جلوی فعالیت تالارهارا گرفته اند لغوشده است وگفتم به دیگران اطلاع دهدو مدعوین-یکی ازمنسوبینم برای دندان پزشکی رفته بود واظهاررضایت کرد-مددجویانی که می شناختم تماس واز مرخصی اعطایی خوشحال بودند وبعضی که سالها بود مرخصی نرفته بودند خرسند بودند با این دستورالعمل شاید برای تودیع ضمانت سهل تربشود مرخصی بروند؛تدابیر لازم دراین راستا خوب وبجا ودرخورتقدیراست-یکی از دوستان مدتی بود که گوشی تلفنش خراب واظهار ناراحتی میکرد یک گوشی نسبتا" نو داشتیم وقصدم این بود آن را به ایشان هدیه کنم؛رغبت لازم را با اینکه کسی استفاده نمی کرد درخانواده ندیدم از دوست خوب ومشترک دیگری خواستم برایشان تهیه کند وعیدی دادم بسیار خوشحال شد؛خرسندی وشعف او بسیار مشعوفم کرد-با امین وآرمان دومرکز خرید رفتیم که یکی را تا کنون ندیده بودم زیبا وجالب بود؛دریکی یک انگشترهم خریدم؛خلوتی دراین پاساژها کاملا عیان بود-یک مجموعه کت وشلوار دوزی هم اتفاقی دیدم ورفتم آنجا وکارهایشان خوب وقیمت مناسب بود؛کت وشلوارهم سفارش دادم ومیدانم ظاهرا مشتری آنجا خواهم شد؛امیدوارم دوخت هم آن گونه باشد که به دل می نشیند-مادر الی اطلاع داد که او بیماراست وبستری؛نگرانم کرد؛جویای احوالش شدم وگفتم مراقبت بیشتری کند-حال عمران را پرسیدم واوهم نگران بود وبخصوص توصیه به مراقبت از همسرش کردم که بیماراست-همسرعلیان اطلاع داد درحال تهیه پول هستند تا مقدمات آزاد کردن سندشان را که دررهن بانک است صورت داده وآن را دردادسرا تودیع کنند وان شاالله رهاشود-برای دل نگرانی این روزها واین که حال دوستان وعزیزانم را بپرسم وحس دل نگرانی ام را هم به آنها انتقال دهم پیامکی فرستادم چون از دلم برخواسته بود لاجرم بردل نشست وپاسخ های واصله بسیاربرمن تاثیرگذاشت؛دراین شرایط به همگرایی وتقریب دلها بیشتراحتیاج داریم-یکی از دوستان بامن تماس گرفت ومشکلاتی را که با بی تدبیری اش حاصل شده را مفصل گفت وبسیار متاثرشدم وتوصیه کردم به دقت بررسی  وپیگیری کند-امروز هم تولد امیری است که تولدش را شادباش می گویم وسلامت وموفقیت برایش آرزودارم.