شروع ماه آخر

به نام خدا
دیروز رفتم برای دوستم که تولدش بود لباسی بعنوان کادو بخرم وبا قیمت مناسب از کت وشلواری هم برای خودم خوشم آمد وخریدم -زی زی را دیدم وحال واحوالی پرسیدم ونهار میهمان بودم با قیمه پلویی خوشمزه که اخیرا" در اینترنت کشف شده اما نمیشود برنج خورد وبه هرصورت نمیشد از آن هم گذشت-حضوری تولد دوستم را تبریک گفتم وباایشان به نمایشگاهی رفتیم تا نمونه ی ماشینی را ببینم وسرعت نرخ های ساعتی دربازار خودروی این روزها واقعا" متعجبم کرد وبرگشتیم-مطلع شدم اشفعی مرخصی را تمدیدکرده خوشحال شدم وپهلوان مشمول عفوشده و۳ماهی تارهایی اش مانده خرسندترم کرد وگفت اریک اوچنسی هم مشمول عفوشده ورهاشده؛کلی خوشحال شدم والبته ظاهرا از خوشحالی وشوک آزادی پس ازسالیان متمادی نتوانسته بامن تماس بگیرد ؛به دوستان مشترک دیگر ودوستان خودش گفتم خیلی خوشحال شدند؛وجابر هم گفت احتمالا عفوشامل حالش میشود وبزودی رها میگردد؛ازخدای متعال بخاطراین لطف ومرحمت به بندگان خودش متشکرم-تولد همسردوستم وخواهرخوبم را هم تبریک گفتم وبرایشان سعادت وآرامش وسلامت آرزوکردم-شخصی راهم که حسین معرفی کرده بود اطلاع داد پیگیر مشکلات خودش هست وان شاالله که رفع بشود وخبرهای امیدوارکننده ای داد من نیز خوشحال شدم وامیدوارهستم با پیگیری با تدبیر نتایج مطلوب حاصل گردد.-شب رفتم دیدن بچه های خارجی که مشمول عفوشده ودرحال رفتن به کشور خودشان اند؛اریک هم بود که بی نهایت خوشحال شدند وخودم نیز خرسند شدم.