این روزهای آفتاب وبارانی

به نام خدا
ایرج دایی محمود تماس گرفت واطلاع داد آمده وباید فرصتی کنم ایشان را ببینم-حسین پیگیرکارهای درمانی است وگفت آخرهفته برمیگردد؛یکی ازدوستانش که دچارمشکل کاری شده وطلب هایی داشت هم پیگیرکارهایش بود راهنمایی هایی کردم وامیدوارم توجه کند-اشرفی پیگیرکارهای جاری شرکتشان بود که به خاطر مناسبت های این ایام ظاهرا فرصتی نشد که کارشناسان امر راببیند-خانم مهندس اطلاع داد که پیرو شکواییه او سوابق امر را از استان خواسته اند وامیدوارم حل شود-مرضیه آمده بود سری به ما بزند وبرگردد؛دانشجو هست ؛گفتم چندروزی بیشترپیش ما بماند؛قبول نکرد؛محجوب وخجالتی است-دوستی را که حسین معرفی کرد توصیه هایی برای پیگیری کارش کردم وامیدوارم عمل کند-درخصوص توسعه شهری گناباد هم شنیدم مسوولان شهرسازی مربوطه اقدامات مساعدی را پیگیری میکنند خوشحال شدم وامیدوارم به نتیجه مطلوب برسد-دررسانه هادیدم مادر آقای سعید تقاضای بهره مندی اواز عفورا مجددا" مطرح کرده واشخاصی هم پیگیر هستند ؛امیدوارم آنچه موجب رضای الهی است ساری وجاری شود-سوگند ومادرش ودوستم سعید تماس گرفته واز توجه برادرانه ی من تشکرکردند-قایم مقام اطلاع داد باز برای ادای توضیح دروقت مقرر رفته اند منتها گفته اند بروید بعدا اطلاع می دهیم؛توصیه های معنوی واخلاقی هم برای من داشت؛تشکرکردم-بعد مدتها با مازیار صحبت کردم موقتا جایی مشغول کارشده واز سختی اشتغال به کارومشکلات اقتصادی میگفت وآینده ای خوب را نوید میداد-عباس درخصوص شخصی که تقاضای انتقال به تهران را دارد گفت؛ازدوستی سوال کردم وراهکاری راگفت وبه او منتقل کردم که امیدوارم مفید باشد-از سعید خواستم برای چکاب مجدد نسخه ای بنویسد باید وقت کنم آزمایشاتی را ناشتا بروم انجام دهم؛از اونیز متشکرم-ارنی هم تماس گرفت وامیدواربود که عفو آتی مشمول جزای نقدی او شده ورها شود که درغیراین صورت مبلغ جزای نقدی راتهیه وواریزکند وایضا" اریک هم زنگ زد اینگونه بود؛همه منتظراین عفو هستند وامیدوارم که مشمول آنان شود وبعد دلخوروناامید نشوند معمولا" روزانه چند نفراز زندانیان با تصوراینکه من بیشتردر شبکه های اجتماعی ام از من سوال می کنند که چه شد؟ومن هم نمیدانم چه بگویم وسعی میکنم امیدبدهم؛حال آنان رادرک میکنم.