روزی قدری سنگین

ساخت وبلاگ

به نام خدا
روز سنگین ,ی بود امروز؛پیام صابری عزیز را البته که در کیف انگلیسی درنقشی منفی که بازی کرد همیشه درذهنم بود ولی سرشار ازشوق واندیشه ووجهه ای مثبت وآقا؛ ناگهان فوت کرد؛دراین غم با سرکارخانم زیبا بروفه همسرشان ودیگربازماندگان شریکم- شب با عبادی ودوست دیگری شام دعوت بودیم که قبل ازاینکه بروم مطلع شدم برادرزاده ی شان فوت کرده؛تسلیت گفتم وپیشنهاددادم که دعوتی انجام نشود ومراعات حال ایشان بشود؛تسلیت گفتم-فاطی پیام داد دیروز پدرش فوت کرده؛متاثرشدم؛بااینکه سالها بود این مرد را ندیده بودم اما خوبی ها وهمسایه گری وحرمت این بزرگواردر ذهنم است وبه اونیز تسلیت گفتم -با احمد وبچه ها دوفروشگاهی که همیشه ازجلوی آنها رد میشدم اما فرصت نمی شد آن را ببینم رفتیم؛سوپرمارکتی هستند ومقداری خریدهم اجمالا" شد؛جالب بود-مسعود اطلاع داد که پزشکان تشخیص به مرخص بودن اودارند وخودش معتقد است که درمان جامع الاطراف نشده وتشخیص نهایی کافی نیست؛گفتم باید نظربیمارستان را بپذیرد واگر حرفی یا ابهامی دارد ازطریق مبادی نظارتی وزارت بهداشت پیگیری کند-عمویم زنگ زد ودرخصوص پیگیری بخشی ازکارهای اقا اطلاعاتی داد که ازتوجهش متشکرم.-یکی ازدوستان هم خانه ای اجاره کرده خواست بروم وببینم ونظرم را بگویم که خوب بود ومناسب‌.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 266 تاريخ : شنبه 1 دی 1397 ساعت: 17:53