خيرات و بركات....

ساخت وبلاگ


بنام خدا
امروزپدرومادروخواهرانم برای دیدن من تشریف آوردند؛بادوری وبعدمسافت خسته هم شده بودند؛بخصوص پدرم باکهولت سن؛خوشحال شدم ودرگیرمیهمان داری والبته تجربه ی خوبی هم ندارم؛امیدهم دوباره ماشین خودش رابرایم آوردودراین مسیرطولانی آمده بود؛ازهمه ی آنان سپاسگزارم ؛شب باخواهرهابه روستای ریاب رفتیم وازفضای آنجا بسیارخرسندوشادشدندوشایسته هم که علاقه ی خوبی به میراث فرهنگی وبافت سنتی داردبه وجد آمده بود؛درمسیرکه آمده بود میگفت ازبیابان هاوبرهوت تصورمیکردم کره ماه است!-مطلع شدم ادغام محکومیت های مرادی صورت گرفته وخوشحال بود؛منهم ازخوشحالی اش خرسندم وانشاالله بااین کارتلاش اساسی رابرای حل مشکلات نهایی کندورهاشود؛درخصوص سالاری هم امیدوارم باپیگیری هایی که میکندحل شود؛اینهاهم قدیمی هایی اند که مصایب فراوان ازباب مشکلشان کشیده اند-ملک پورکماکان پیگیرمرخصی بودوپاسخی به اونداده اند؛اشفعی جویای حالم شدوامینی هم؛ازتوجهشان ممنونم که بیادم هستند-اینجادوستانی درخصوص مشکلاتی مشورت کردنددرحدی که میدانستم راهنمایی کردم؛انشاالله نتیجه بخش باشد-علیان درخصوص واریزبخشی ازاقساطش تماس گرفت وتوضیحاتی داد که به خانم منعکس کنم؛خسروبه من زنگ زدوطبق معمول شوخی وسربه سرم میگذاشت؛سعیدزنگ زدوازاین که تولدفرزندش راتبریک گفتم تشکرکر.  وحید بعدمدتهاسراغی گرفت ودرخصوص موضوعی مشورت کرد؛مازیارقصدداشت به من سربزند که چون خانواده بودند فعلامنصرف شد؛نگرانش هستم؛مشکلات زندگی قدری به اوفشارمی آورد.

+ نوشته شده در  یکشنبه هشتم مرداد ۱۳۹۶ساعت 22:51  توسط م - موسوی  | 
پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 177 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:38