در ده قدمی بهار

ساخت وبلاگ


به نام خدا
فیروزه آمد سری زد وسرگرم بچه ها بود واز لطف ایشان هم نسبت به خانواده متشکرم- جابر باز تماس وپیگیر شخصی بود که من سر در نیاوردم بالاخره داستان چیست؟طبق معمول- امشب عیدی هایی که برای خانواده گذاشته بودم کنار تا شب عید بدهم زودتر دادم وخوشحال شدند واز خوشحالی شان خرسند شدم- سوالی پزشکی از سعید داشتم که گفت مشکل خاصی نیست وهمسرم هم درگیر آزمایشات ودرمان پزشکی که البته به من دقیق نگفته تا متخصص حاذق را بیابم- آرمان گفت محمد برگشته؛ ان شاالله سفر خوب وپربرکتی داشته باشد- شهره سوال از تبلیغ های مهاجرت داشت از وحید سوال کردم چندان تایید نکرد این ادعاها را- حسین تماس وپس از خراب کاری ها و سرخود عمل کردن ها در موضوع کمیسیون ماده ۱۰۰ در پی راهکارهای دیگری بود؛ گفتم هرطور فکر میکند صحیح است عمل کند- یگانه تماس واحوال پرسی و زودتر سال جدید را تبریک گفت وهمچنین مجددا برای تعویض فرش ها یادآوری کرد؛ گفتم فعلا پول ندارم تا بعد- یکی از دوستان وکیل هم تماس ومشورت برای مشکلی برای خودش داشت وبنا شد بعدا مدارک را بفرستد بدانم مشکل چیست؟- آمین آمده بود وسرگرم بچه ها وامید برایش یک دوچرخه کوچک سفارش داد وخرید تا بیاید- خسرو تماس گرفت وحالش مساعد نبود واحوال پرسی کرد- یکی از منسوبینم مشورتی حقوقی برای اعسار داشت تا جایی که فکر میکردم صحیح است راهنمایی کردم- جمشید هم سوالی اقتصادی داشت که تخصصی نداشتم وبه محسن ارجاع دادم- سینا هم موضوعی نسبت به یکی از دوستانش بود مشورت کرد واقعا نمیدانستم چه باید گفت؟- به حسن که پیگیر نتیجه کار دوستش بود گفتم بهتر است ابتدا خودش برود پلیس فتا بییند موضوع چیست؟- شهرام اطلاعات مرکزی گردشکری در حاشیه اهواز را فرستاد جالب بود.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 30 تاريخ : شنبه 26 اسفند 1402 ساعت: 11:33