آلودگی هوا و سختی زندگی

ساخت وبلاگ


به نام خدا
آلودگی هوا امروز بشدت زیاد و زجر دهنده بود واحساس خفگی داشتم کمی صبح که کار کردم وروند اموراتم را خوابم برد وتقریبا تا غروب خوابیدم ؛ کمبود خواب دوشب بی وقفه مطالعه هم مزید بر علت شد که البته تمام وامروز آن را اعاده کردم وبسیار تشکر کردند؛ پنجره را بستم شاید کمی رها شوم از این آلودگی؛ شهرام هم پیام داده بود وبرای شام خانوادگی دعوت کرده بود که دیر دیدم وبعد هم توان رانندگی نداشتم وعذرخواهی کردم- صبری تماس و مجددا برای دادگاهش گفت؛ امیدوارم که راهی برای نجات او باشد واعسارش پس از این همه سال پذیرفته شود- احوال پرس الی ومادرش شدم که حالش مساعد نبوده وحال نداشتند؛ آرزوی شفای عاجل دارم- مجید تلفنی در مورد دادگاهی که دارند برای شکایت متین وخانواده اش گفت؛ گفتم از نظر من قرض الحسنه که پیش از آن هم اخطاری برای اعاده نداده ضرروزیان ندارد واسم آن هم قرض الحسنه است؛ هردو باهم اختلاف دارند واین بهانه شده- عمران هم به یک مغازه رفته وبرنامه ها را برایش روی گوشی نصب کرد ومشخص شد که رجیستر نشده وبنام خسرو هم نبوده وبنام آرمان بوده وکد را فرستادند وحل شد ومشکل او هم حل شد بالاخره؛ بانک هم رفته وسوابق مسدودی حساب را گرفته بود وباز تاکید کردم که باید به اجرای احکام مراجعه کند خودش؛ بخشی از بدهی اقساط را هم برده وپرداخت کرده بود- رویا هم اطلاع داد که جریمه سامه را برده وپرداخت کرده وپرونده مختومه شد به سلامتی- دکتر حسین هم در مورد دادسرا ونگرانی هایش برای پرونده محمود گفت که با دانشجو صحبت کردم وتوضیح داد وگفتم بازهم اگر ابهامی دارند شکایت به دادستانی کل کشور ببرند- نامه عبد همسایه مان هم رسیده بود وبرایش پیام دادم که دنبال کند- نامه دختر فیروزه همسایه مان را هم پیگیری کردم که بررسی ونتیجه را بدهم ببینم چه میشود؟- دختر آزما هم از بی حالی پدر گفت وپیگیری نامه های پدرش وخودش که برای پدرش گفتم باید حضوری پیگیری کند ودر مورد خودش که قرار شد یک کمک هزینه ای به او اختصاص- که البته درخواست خودش این نبود- وگفتم متنی به مدیرکل بهزیستی استان ببرد تا بررسی کنند برای طرح در کمیسیون- احوال یگانه را پرسیدم وبرای مشکلی که برای چک خودش داشت سوال کردم که گویا حل نشده واصرار داشت سری به او بزنم- پیامک ارجاع پرونده شکایت پدرم به دادگاه تجدید نظر آمد عجیب بود؛ وقتی شکایتی داده نشده چگونه به تجدید نظر رفته؟ وکیل پدرم هم پاسخ نداد که سوال کنم موضوع چیست؟ ولطفی هم در جریان نبود؛ همزمان کسی که مدعی است برای فروش وخرید پیام میدهد و به حاذقی ارجاع دادم واو هم تماس گرفت گفتم توجه نکند به ادعاهای او- سیاوش خبری از پرونده ومشکل خودش به من نداد ووکیلی هم که صحبت کردم خبری نداد وبا سلیمانی هم صحبت کردم وبنا شد که تا صحبت خودش تامل کنیم که میخواهد چه کند؟- یکی از دوستان تماس واز پیگیری ها وکارهای سرکار ناراحت بود- به شکوه برای پیگیری پرونده در تجدید نظر تاکید دوباره کردم- ایمان نورالدین از عزل مدیرعامل شرکتشان گفت؛ با همه پیگیری ها؛ عجیب وغریب است این داستان شرکت آنها- رضا از پست کردن نامه های برادرش حسن گفت واضافه کرد سیم کارت او فعال نمیشود گفتم از ایران سل سوال کند- از طاها در مورد کارهایش سوال کردم گفت پیگیر است- آرمان برای اصلاح وسلمانی نزد ابوذر رفته بود وسلام رساند- همسرم از شخصی که برای کارهای خدماتی منزل می آید گفت که مشکوک است ومن هم گفتم از همان اوایل که منزل همسایه سرقت شد به او شک داشتم ودارم به دلایل بسیار- اشفعی از صورت حساب های عجیب کارهای ارزی وحواله ها گفت که متاثر شدم می شنوم- بهروز اطلاع داد جمعه سری به مسعود زده وعکس مزار را فرستاد بسیار از توجهش تشکر کردم-از جعفر همسایه مان هم که از فولاد شکایت دارد نتیجه پرسیدم همچنان امیدوار است که با ملاقات با معاون مدیرعامل؛ مشکل او حل شود که شکایت کیفری نکند.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت: 15:35