به نام خدا
یکی از دوستان تماس و تبریک عید نوروز وعید فطر را گفت واحوال پرسی کرد؛ تشکر کردم؛ وظیفه من بود البته زنگ بزنم- با یکی از دوستان دیگر هم احوال پرسی کردم و از حال همسرشان سوال کردم که مرخص شده وشکر خدا دوران نقاهت را سپری میکنند- آمین آمد کسی نبود وبچه ها خانه محسن یا بیرون بودند؛ کمی بازی کردیم وسرگرم هم؛ کمی فضول هم شده باید بیشتر مواظب ومراقب او باشم- تولد مرتضی شوهر طوبی را تبریک گفتم وکادوی تولدش قبض موبایلش را دادم تشکر کرد وخوشحال شد- خواهر دوست قدیمی ما آقای منوچهری هم شنیدم فوت کرده؛ تسلیت گفتم وان شاالله بتوانم در مراسم او بروم- خسرو از ناهماهنگی برای نصب وفعال کردن تلویزیون خودش گفت؛ بنا شد دنبال کند- مازیار احوال پرسی کرد که تشکر کردم از توجهش وگفت تا خرداد نمیتواند بیاید؛ مشغول کار است- شکوهمند هم احوال پرسی وفال فرستاد برایم؛ صحیح نبود؛ این روزها بازار فال زیاد شده و پر رونق- نصف روزی هم کمک آورده بودند خانه را نظافت کند که خدا قوت گفتم.
برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 57