چهار قدم تا پایان این ماه بهاری

ساخت وبلاگ


به نام خدا
تولد پیمانِ پسر همسایه مان را تبریک گفتم و خیلی تشکر کرد وخوشحال شد از پیام من- کادوی تولد سهام که قبض موبایلش بود را و یادم رفته بود پرداخت کردم- ماشین را که اخیرا متوجه شدم!! یکی از لامپ هایش سوخته بردم تعمیرگاه عوض کرد و بعد یکی از منسوبینم گفت در مسیر با کسی تصادف کرده و آیینه ماشین او آسیب دیده است و شب آن را بردم نزد همین استاد و سریع تعویض کرد ودرست شد ومدتی هم بود فکر تعویض برف پاکن های ماشینش هم بودم که فرصت خوبی بود آن را هم عوض کرد- سری به بدری زدم و گلس های گوشی ام را عوض کرد وتجدید دیدار هم شد؛ بسیار جوان خوبی است- مجددا با بیات تماس وپیگیری کردم برای حبیب وقرار شد دنبال کند- برای حسین هم با لطفی تماس گرفتم وگفت نزد همکارش برود که اطلاع دادم- خواستم با استاد عباس که سالهاست اورا ندیده ام تجدید دیداری کنم که مغازه نبود؛ تلفنی صحبت کردم وقرار شد بعدا دوباره هماهنگ کنیم این دوبار است- امیری برای مشارکت وحرف های شریکش در زمین مشورت کرد-رحیمی داماد حسین فیلمی از حسین در ماشین فرستاد؛ جالب بود شوخی هایش وسر به سر او میگذارند؛ منهم برای فامیل فرستادم باعث خنده وتبسم شد- از محمدی برای پرونده برادر خانمش سوال کردم که وقت نظارت تعیین شده بود- به یکی از دوستان که نزد او کارت کشیده بودم وپولها را نفرستاده بود با خجالت البته یادآوری کردم ولی گویا مشکل دارد وگفت کمی صبر کن- وکیل محترم رای دادگاه بدوی را فرستاد که بالاخره واخواهی واخواه برای سیم کارت را رد کرد وحال باید دید اعتراض به تجدید نظر خواهند کرد یانه؟و دلیلی که ارائه خواهند داد چیست؟- سیاوش هم احوال پرسی کرد که تشکر کردم- با یکی از وکلا که مشورتی داشتیم صحبت کردم ویک پرونده هم داشت که دستور موقت را رد کرده واحتمالا اصل پرونده هم تبدیل به رد شکایت خواهد شد- امین هم برگشت ومادرم هم تماس وبرای دعوت از همسرم مشورت کرد وگفت با دامادمان به عیادت رضا رفته اند که خود اشرفی اینها نبودن- امروز هم طوبی؛ ظفری وسوسی جداگانه احوال پرسم شدند که تشکر کردم.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 70 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1402 ساعت: 3:07