قرنطینه های این روزها

ساخت وبلاگ


به نام خدا
تا مدتی قبل میخواستم دیدن دوستان بروم نه حال وحوصله ای داشتم ونه مجالی می ماند وحال که جبرا" بیشترقرنطینه ام دلم میخواهد سری به عزیزان ودوستان بزنم وهم من وهم دیگران احتیاط می کنیم-دیروزبرای پرو کت وشلوارهایم رفتم وخیلی از دوخت اولیه خوشم آمد-قدری بدهی ام به خانواده را پرداخت کردم وکارم شده پرداخت اقساط!!؛خدارا شکر البته وصدالبته-پیگیر پرونده پدرم شدم که وکیل ایشان را توصیه کرده بودم تماس بگیرد وایشان صلاح ندید درآن مقطع تماس بگیرد ومتوجه شدم مکان دادگاه تغییرات داشته ومجال تصمیم ریاست محترم دادگاه نداشته است وامیدوارم تکلیف آن روشن شود-همسایه ملک پدرم تماس گرفت ونظراتی داشت ؛خدمت ایشان عرض کردم بهتراست تا تعیین تکلیف آن صبرکنیم-اشرفی درخصوص دادگاه خودش گفت که تجدید وقت شده والبته بخاطرشرایط این روزها غالب اوقات تجدید وقت شده است درمحاکم ودرخصوص موضوع استعلام دیگری سوال کرد که توصیه کردم قانونی پاسخ کتبی بدهد-حسین درخصوص تحویل خانه اش که اجاره کرده خواست بروم تحویل بگیرم وناچارا با امین رفتم وبازطبق معمول عجول بود وکلیدهای خانه آماده نبود وقرارداد هم امضاکرده وچند ماه هم هست گذشته ودرحقیقت یکی دوماهی است از اجاره می گذرد؛دیگرنباید خیلی از کارهای او تعجب کرد؛مصلحت ندیدم خانه را به این شکل تحویل بگیرم تا بعد-درراه یکی از دوستان پرخاطره قدیمی که ساکن شهری دیگرهم هست به من زنگ زد وگفت اینجاهستم وخودم را به اورساندم وهرچه اصرارکردم خانه نیامد-والبته من نیز قدری مهیا نبودم وشرمنده میشدم-برایم مقداری زعفران وزرشک آورده بود؛بعداز سالیان طولانی اورا دیدم بسیارخرسندشدم؛دربخش سختی از زندگی ام او گرچه وفق مقررات اما با رفتاراسلامی وتبسم بامن رفتارکرده بود وهمیشه مدیون اوهستم والان هم  دوران بازنشستگی اش را درشهری کوچک می گذراند برایش سلامت آرزو میکنم-به شهرام برای پیگیری کارهایش توصیه به صبوری وتدبیرکردم وامیداست توجه کند-امروز سالروز تولد یک دوست جوان وپرخاطره دیگری هم هست وفردا هم تولد سوگند که تولدشان را تبریک میگویم وسلامت وشادکامی برایشان آرزو میکنم-مادر الی درخصوص بیماری او گفت واطلاع داد که خودش از قرنطینه رها شده؛هم نگران وضعیت آنها هستم وهم ناراحت از تصمیم آنها وبی آتیه وآینده مبهم-شنیدم بسیاری از مهاجران در مرز یونان دچارمشکلات شده اند که ترکیه به آنها گفته بوده خروج از مرزها آزاداست وهمسایه پرشر وشورماهم درمیان آنهاست از خانواده اش جویای حالش شدم ونگرانشم وامیدوارم مشکلی برای خودش ایجاد نکند.-حال سید راهم پرسیدم که هرازمدتی یک باره هیچ خبری ازاونیست ونگرانش میشوم؛برایم گفت خانه است ومدتی بیماربوده وایده هایی داشت وامیدوارم اوهم به نتایج دلخواه خود برسد.-اشفعی اطلاع داد مرخصی آمده وبه لطف کرونا تا مدتی پیش خانواده اش هست برای این مرد خوب وفهیم سلامت آرزومیکنم ورهایی کامل.-سعید احمدزاده زنگ زد وبه تیپ دیگری انتقال یافته از مدیر مجموعه شان تشکرویژه کردواز جای جدید راضی وخوشحال بود‌.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 183 تاريخ : پنجشنبه 22 اسفند 1398 ساعت: 4:46