جمعه اندوه

ساخت وبلاگ


به نام خدا
دم دمای صبح در یک کانال خبری خبری خواندم که اطراف فرودگاه بغداد انفجار وحملات موشکی شده ولابد مهم بوده که خبر فوری زده بود اما من توجه به ابعاد آن نکردم وخوابیدم؛صبح همسرم اطلاع داد که خبر ها از شهادت حاج قاسم سلیمانی  حکایت می کند وباورم نشد خبرهارا چک کردم وبهت زده شدم؛تلفنی به یکی از بستگانم هم گفتم وایشان نیز از دخترشان شنیده بود وناراحت بود زیرا ایشان را میشناخت ؛عزای عمومی درکشور اعلام وامیدوارم کشورومسوولان امر تدبیر مناسب اتخاذ کنند؛از شخصیت ایشان ورفتار وسُکنات ایشان حرفها شنیده ام وروحش شاد باد-رضا برگشته بود وتلفنی درخصوص مسافرتش گفت وخرسند بود-خانم باستان از رفتن وسرزدن من از خانواده خسروی که مطلع شده بود پیام داد وتشکرکردواز خانم فیاضی هم؛سپاس خودم را اعلام کردم-علی خسروی پیام داد وحالم را پرسید؛دیشب مادرش گفت بسیار درخصوص من پرسیده ونگران من بوده وخیلی خوشحال شد وخرسندشدم که گفت زندگی اش روی جاری بودن افتاده وبعد از مصائب بسیار موفق است؛برایش موفقیت روزافزون درخواست میکنم.-فردا سالروز دوست خوبم مرحوم آقای سپهربند است یادش را گرامی میدارم؛روحش شاد.-یکی از دوستان قدیمی اطلاع داد برای جراحی کوچکی بیمارستان میرود؛دعای خیرکردم وخواستم مرا درجریان قراردهند-آخرشب با برادران وخواهرانم کنفرانسی صحبت کردیم مفصل؛جالب بود وخوب ودرآخر همه بحث ها گفتم آنچه خودم تشخیص دادم ونظرم عمل میکنم که خیر وصلاح درآن باشد؛تقریب دلها وخانواده واخلاق دراولویت باید باشد ومن تلاش دارم-که بایسته هم موفق نمی شوم غالبا"-آن را رعایت کنم.-آرمین عکس های پایش را برایم فرستاد وگفت چای ریخته روی پا وقدری سوخته خیلی ناراحت شدم وقدری سربه سرش گذاشتم خوشحال شد.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 196 تاريخ : پنجشنبه 19 دی 1398 ساعت: 19:41