دیدارهای چهارشنبه ای

ساخت وبلاگ


به نام خدا
شوهر خواهرم تماس گرفت وبیمار بوده ومن خبر نداشته ام جویای احوالش شدم وگفتم هرکاری درتوانم باشد درخدمتم ودرخصوص ملک آقا هم نگران بود که گفتم با هماهنگی من است-یکی از دوستان دکتر شیخی آمد ودرخصوص مشکلش گفت وبنظرم آمد چیزی  در ته آن نیست-یکی از دوستان که کار اداری را اشتباه رفته بود بطرز معجزه آسایی نامه اش ثبت نشده وحذف شده بود نامه وقرارشد از مجاری دیگری وارد وپیگیری کند-خواهرم اطلاع داد مشکل بیمه مرحوم اخوی حل شده ؛خوشحال شدم-شکوهمند آمد اورا دیدم وجالب بوددرهمان سبک وسیاق خودش بوده وهست-دکتر نزد خانم مهندس هم رفته بود وبسیار از ایشان خوشش آمده بود.-با شکوهمند ودکتر شیخی شب آمدیم دیدن یکی ازدوستان که بیمار بود واین دوهم علاقه داشتند ایشان را ببینند؛از سلامتشان خوشحال شدم.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 161 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:28