آبان رو به انتها

ساخت وبلاگ

به نام خدا
آقای مولایی برای یک جوانی از بستگانش تقاضای مشاور پزشکی کرده بود به یکی ازدوستان معرفی کردم ورفته بود خرسند بود؛اطلاع هم داد با انتقال برادر همسرش موافقت شده؛خوشحال شدم وگفتم شاکر درگاه خداوند وتلاش ودعای مادرش باشد-حال تدینی عزیز را پرسیدم و۲جلد دیکشنری هم برایم تهیه کرد وفرستاد که تشکرکردم-یکی از دوستان به همراه محمدمهدی عزیز آمدند برای معاینه پزشکی اش واین بچه با اتوبوس آمده بود وخیلی هم خسته؛ازدیدنشان خوشحال شدم؛برایم قدری گل زعفران هم آورده بود ومن تاالان نحوه دریافت نهایی این محصول را ندیده بودم؛جالب بود برایم-دادگاه ملک پدرم امروز پس از مدتها دوباره به دلیل عدم ابلاغ یک آگهی به احد از خواندگان تجدیدشد وقرارشده که ان شاالله دروقت کوتاه تری تشکیل جلسه بشود وتکلیف آن مشخص شود؛این هم داستانی شده واقعا-تولد خاله ام را تبریک گفتم وبرایش سلامت وشادکامی آرزو کردم؛فردا هم تولد حبیب است که ضمن تبریک آرزوی رهایی وحل مشکلش را دارم-خبر دارشدم یکی از بستگان نسبی اشرفی هم فوت کرده که تسلیت گفتم وبرایش صبرواجرآرزومیکنم-پیروز هم زنگ زد ودرخصوص کارهای سربازی پسرش مشورت کرد؛بشدت نگران اوست وخامی اش-پدر شهروز هم برای مزار مسعود کاوری تهیه وبرده نصب کرده بود؛بی نهایت تشکرکردم.

پیچیده اما ساده مثل بارون...
ما را در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mousavi289o بازدید : 157 تاريخ : يکشنبه 26 آبان 1398 ساعت: 18:26