پیچیده اما ساده مثل بارون

متن مرتبط با «عیدانه همراه اول» در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون نوشته شده است

اولین روز آذر و ابلاغیه های قضایی منفی برای دوستان

  • به نام خداامروز روز وصول ابلاغیه های قضایی برای دوستان بود ومنفی هم؛ امانی زنگ زد وبرایش ابلاغیه ای آمده بود و شورای حل اختلاف محکوم به پرداخت وجه چک کرده با ضرر وزیان؛ متاسفانه به حرف من گوش نکرد که در جلسه شورا برود ولایحه ای داده بود که در رای هم آمده؛ برای اعتراض کردن مشورت کرد اگر بازهم سرخود عمل نکند- نسیم حکم دادگاه تجدید نظر را فرستاد که اعاده دادرسی را رد کرده اند وآنهم بدلیل عدم صلاحیت درخواست مدعی استدعای اعاده دادرسی؛ مدارک را هم نتوانستند به موقع به دادگاه تقدیم کنند؛ متاثر شدم با لطفی صحبت کردم اگر بشود تقاضای اعمال ماده ۴۷۷ کنند گرچه بعید است مورد پذیرش واقع شود توسط رییس کل دادگستری استان ورییس قوه قضاییه - عمران برایش ابلاغیه آمده بود با کمال تعجب ودر حالی که دادگاه تحقیقات تکمیلی هم داده بود؛ تعدیل اعسار او را رد کرده بود؛ قرار شد اعتراض بنویسد وامیدوارم دادگاه تجدید نظر توجه کند- روند پرونده شهره هم چک شد که دیدم تجدید نظرخواهی برای رای شعبه بدوی دیوان عدالت اداری هم مدتی است رد شده وبا وکیل ابلاغ شده اما به او نگفته؛ متاثر شدم وبنظرم باید به معاون دیوان به لحاظ موضوع مبتلا به عام منعکس شود شاید توجهی شود- شب میزبان نجفی وخانواده اش بودیم؛ کلی صحبت شد واز دیدنشان خوشحال شدم واز تجارب خودش بار دیگر استفاده کردیم؛ خود خواسته از دیگران فاصله گرفته و در تنهایی خود است- شکوه هم با سند آزاد شده وامیدوارم از این پرونده هم ختم به خیر شود- حسین احوال پرسی کرد ونگران بود که چند روز است از من خبری ندارد؛ تشکر کردم- بیمه موتور هم امین رفت انجام داد- با یاسی برای فردا هماهنگ کردیم- سری به احمدی وجعفری زدم وبخش مهمی از بدهی ها را با ایران کارت دادم- یکی از دوستان هم برای, ...ادامه مطلب

  • آخرین روز از ماه اول پاییز

  • به نام خداماشین را نزد استاد محسن بردم وخودش البته نبود وهمکارانش سرویس کردند متاسفانه شمع ها به موقع سرویس نشده و دفترچه ای هم برای تنظیم ویادداشت سرویس های ادواری تهیه نکرده اند ومن هم وقت این چنینی ندارم و شمع هم شکسته ودر موتور رفته که بهرحال با اوضاعی انجام شد وخدا را شکر که بدتر نشده بود- شب حاذقی ودوستش آمدند وشام هم میزبانشان بودم وکلی گپ زدیم وبرای کارهایش مشورت کرد که بنا شد فردا از کانون خودشان دنبال کند- آمین هم با مادرش برای ویزیت دکتر خودش رفته بود که شکر خدا مشکلی نداشت- سهام پیگیر کارها بود که تشکر کردم-پیگیر پست سعید بودم که نرسیده بود وشاید فردا برسد- حسین برای خرید بسته های اینترنت مشورت کرد وبرایش انجام دادم- به جعفر همسایه مان برای پیگیری نامه استانداری یادآوری کردم بنا شد فردا برود- طاووس با شکوه صحبت کرده بود برای وکالتش وبه جمع بندی رسیده بودند ظاهرا- وکیل سابق پدرم اطلاع داد چون نمیتواند در جلسه آتی دادگاه تجدید نظر شرکت کند استعفا داده و خوابی هم دیده بود که همسرم از من ناراحت است!؛خیر است ان شاالله- امروز همچنین اعلام شد ۳ ماه از مدت خدمت نظام وظیفه سربازان کسر شده که حتما بسیار موجب خوشحالی سربازان میشود- ایران قسط دیگری از سیم کارتش را داد وتشکر کردم ویک قسط دیگر مانده- مهندس آرش گفت یکی از دوستانش کلاهبرداری کرده وحسابی شانش آورده که پولهای او را نبرده اند- برای ایمان پول فرستادم که برای امتیازاتش اقدام کند- با شهیری هم احوال پرسی کردم خیلی خوشحال شد- شاهین هم تماس وخواست با محسن برایش هماهنگ کنم که کار مشترکی کنند که انجام وتوصیه کردم- سهام هم آخر شب از دریافت گواهینامه وکارت بانکی اش گفت که خوشحال شدم. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اولین روز از ماه دوم پاییز

  • به نام خداتولد آرمین وپدرش را که در یک روز هست جداگانه تبریک گفتم و یکی از دوستان دیگر هم؛ آرزوی سلامتی و موفقیت برایشان دارم- مرسوله پستی مدارک مدرسه دخترش رسید وآخر شب با همسرم بردیم وتحویل دادیم اصلا در جایی بود که بنظرم بعید بود در عمرم روزی آنجاها بروم وشانس آوردیم عصر خسرو آزمایشاتش را آورده بود برای دکتر سعید فرستادم وتجویز مجددی کرد برای آزمایش بود وپس از اینکه شهروند رفتیم وخرید کردیم با ما آمد و درمسیر خانه اش بود وآنجا را با داستانهایی پیدا کردیم- مادر افسانه تماس وبرای کارها وپیگیری های طاووس تشکر کرد؛ امیدوارم که با تلاش وکیل وتوجه محکمه تجدید نظر فرجی بشود- عمران از ارجاع مجدد پرونده اش واین بار به دادسرای نیابت گفت؛ عجیب است که پاسخ استعلام ها رفته ولی دوباره ثبت شده است؛ توصیه کردم مراجعه کند و دنبال کند- زیبایی گزارشی از روند پزشکان ودرمانش داد؛ آرزوی شفای عاجل دارم- جعفر تماس وگفت رفته شرکت وامور حقوقی توجهی نکرده به ابلاغات قضایی و توصیه کردم به شرکتی که هیات مدیره شرکت خودشان هست هم نامه بنویسد شاید فرجی شد واگر نشد نهایتا به دادستان شکایت کند- حاذقی هم گفت به کانون سردفتران رفته ودرخواست خودش را داده وامیدوارم راهی قانونی برای کمک پیدا شود- سهبلا گفت سری به توکلی زده و از او سنگ خریده اند؛ جالب بود آشنایی بخاطر سام- سینا هم از پیگیری هایش گفت از ریاست جمهوری گرفته تا خصوصی سازی و ایمیدرو که از تلاش هایش تقدیر کردم- طاها دوست جوانم هم از پیگیری هایش برای تبلیغات گفت- دکتر سیاوش هم احوال پرسی کرد که تشکر کردم- ساجدی اطلاع داد که ویزای تحصیلی را به اقامت تبدیل کرده اند وهردو همسر سر کار میروند؛ خیلی خوشحال شدم- احمد را خواستم فردا شام دعوت کنم که متوجه شدم ا, ...ادامه مطلب

  • اول هفته ی آخر مرداد ماه

  • به نام خداسالاری تماس واحوال پرسی کرد ودر مورد یک شخصی گفت که نیازمند توصیه بود- عمران اطلاع داد که رفته دو قسط پرداخت کرده از ۵ قسط معوق؛ شکر خدا وامیدوارم معوقات به روز برسد که البته خودش بسیار مشکل دارد ودرک میکنم- فیروزه همسایه قدیمی مجددا برای دخترش تماس وپیام داد وپیگیری که گفتم من واقعا آشنایی ندارم وآنها ضوابط مخصوص به خودشان را دارند ولی دخترش متنی نوشت وبرایش ویرایش کردم که بفرستد وامیدوارم توجه شود- امیری تماس و این بار از درخواست برای عزل وکیلی که گرفته بود گفت!! علت هم بررسی کرده که احتمالا آنجا زمین های منابع طبیعی است و بنا هست فردا نظر دهند ومثل خودش بزه دیدگان بیشتری را هم دیده است؛ عجیب است واقعا این حجم از بهم ریختگی او؛ امیدوارم مشکلش حل شود- حسین امروز چند بار تماس گرفت و درگیر پزشکان خودش بود که وقت گرفته وفردا هم نوبت چشم پزشکی دارد؛ بنا شد اگر وقت کنیم وهماهنگی؛ سری هم به محسن بزنیم؛ برای خانم او هم از دکتر ثابتی وقت گرفتم که بروند برای ویزیت- شهره از پیگیری هایش از دفتر شاهین زاد گفت که برای خودش منفی بوده وبرای یکی از بستگان هم بنا شده بررسی بیشتری کنند- پاسخ سوال کفولی هم از دانشگاه علوم پزشکی آمد که برایش فرستادم که با این وضع شرایط انتقال ندارد- برادر خانم ساجدی از پیگیری اش برای درخواست خودشان از فولاد گفت که بنا شده پاسخ آنها را کتبی بدهند- نجفی دوست جاوید از ارجاع پرونده استدعای اعاده دادرسی اش گفت که به شعبه مشهور به مستقلی رفته وامیدوارم توجه لازم به استدعای او بشود- جعفر زاده تصویر نامه شان را فرستاد که تحویل داده اند بانک مرکزی وامیدوارم به تجدید نظر خواهی پدرش رسیدگی دقیق بشود- مرتضی همسایه مان از نحوه شکایت محتمل از صاحب خانه شان که پدرش , ...ادامه مطلب

  • اولین روز ماهِ مهر۱۴۰۱

  • به نام خداپیام به یکی از دوستان دادم که معاون آن مجموعه شده؛ آدم خوب ومهربانی بود در دوره ریاست آن قسمتی که من میشناختم؛ امیدوارم عاقبت به خیر شود وموفق باشد- با دکتر میعاد در خصوص مطب وفعالیت آن پیامکی سوال کردم و گفت از دوشنبه فعال میشود مطب و برای عمران هم قرار شد وقت بگیرم که برود معاینه دانه های ریزی که در صورت وسَرش در آمده والبته امروز هم چند داروخانه پیگیری کرد و یک کرم تجویز اورا نداشت که بگیرد- سری به احمدی زدم که خودشان نبود ومسافرت بود وبدهی علی را تسویه کردم؛ میخواستم به مولایی ومیرصادقی هم سر بزنم که هردو مغازه نبودند وبیشتر بخاطر شلوغی این روزها وجمعه بودن هم تعطیل بودند- شکوهمند احوال پرسی کرد؛ تشکر کردم وقرار شد اگر مجال شد بعدا اورا ببینم- امروز شنیدم مدیرعامل یک بانک دولتی هم بازنشست شده؛ من اورا نمیشناختم وارتباطی هم نداشتم اما چند نفر از پرسنل بانک را میشناختم که جداگانه میگفتند از شیوه مدیریت او ناراضی اند و به آنها اطلاع دادم؛ خوشحال بودند؛ عجیب بود واقعا این رفتارشان- شاهین پسر یاسی از ناراحتی خودش از خانواده و اینکه بنا دارد قلب خودش را اهدا کند گفت؛ گفتم اهدای قلب از انسان زنده ممکن نیست وکسی این کار را نمیکند وصبور باشد بیشتر نسبت به اطرافیان- سری به نصیر هم زدم واحوال پرسی کردم و کارت کشیدم وعجیب بود که در لیست مهرماه ایران کارت ابوذر هم نبود وگفت قرارداد فرستاده ولی نمیداند چرا فعال نشده؟- سالار اطلاع داد که سرقت موتور سیکلت او در سامانه آگاهی ثبت شده وپیامک هم آمده؛ گفتم بنظرم به دادسرا هم باید شکایت داده شود مگر این که شیوه آن فرق کرده باشد- با عمران به عیادت حاج حسین رفتیم در بیمارستان که دوشنبه عمل قلب می کند وخیلی روحیه اش عوض شد وتلفنی هم با, ...ادامه مطلب

  • اولین روز خرداد1401

  • به نام خداتماس با دکتر میعاد گرفتم برای تولد پسرش وپیگیری نوبت برای معاینه مادرش توسط همسرش که قرار شد فردا برود-عمران اطلاع داد که مایل است کتابخانه قدیمی وارزشمند خودش را بفروشد؛ متاثر شدم؛ بسیار به آن علاقمند است وحیف است واقعاً وباید فکر دیگری کند-خوشبختانه یکی از منسوبینم با مالکِ خانه صحبت کرد وبه توافق رسیدند وگرچه عادلانه نبود اما چاره ای نیست وخوشحالم که این مشکل فعلاً برای امسال حل شد-با دکتر سیاوش در مورد کارش مشورت کردم وپیگیری که امیدوارم که نتیجه بخش باشد- عصر از ترور وشهادت یکی از پاسداران که در رسانه ها مدافع حرم نام برده شده مطلع شدم ومتاثر شدم؛ ترور در هرحال محکوم وانسانی نیست برای هرکس که باشد وکاش این را در همه ی جامعه ها ی انسانی نهادینه کنیم- امروز همچنین از ممنوعیت ویا محدودیت ورود گوشی آیفون به کشور  مطلع شدم در رسانه ها که موجب افزایش بی رویه قیمت این گوشی شد وعجیب بود وتکذیب های مکرر هم چاره ساز نبوده فعلاً- سام تماس واحوال پرسی کرد وپیگیری مزاحمت تلفنی بود-هادی در خصوص کلاهبرداری دونفر از او گفت که توصیه کردم به حفاظت اطلاعات قوه منعکس کند-احوال پرس احمد شدم که آرایشگاه بود پیش دایی ابوالفضل وبه اوهم گفتم که برود سری بزند وسر زد وبرای چای وزعفران هم گفتم که قرار شد بفرستد-احوال پرس خسرو شدم و سرگرم کارهایش بود طبق معمول-تولد شهره ومحمد شرفی را جداگانه تبریک گفتم وبرایشان سلامتی آرزو دارم-ابول احوال پرسی کرد وبسیار افسرده بود؛برایش سلامتی وشادی آرزو دارم-احوال پرس فولادی شدم واز کارها وانتقالی هایش گفت ودغدغه هایش؛ مرد شریفی بود -شهیدی برای پرونده واستعلام اداره ثبت پرسید ونزد مسوول مربوطه رفت که بهرحال پاسخ صرفاَ به مقام قضایی میسور است و نشد ک, ...ادامه مطلب

  • اولین روز هفته ای دیگر

  • به نام خداوکیل پیگیر کار سیم کارت جعل شده بود واطلاع داد پاسخی آمده که بنظرم بیانگر صحت ادعای ماهست وسندی هویتی از نقل وانتقال هم نبود وپاسخ مناسبی نیز تهیه کرده وسیستمی به دادگاه فرستاد که امیدوارم ت, ...ادامه مطلب

  • رهنمون اول هفته ای

  • به نام خداجویای احوال آرمین شدم وبهتربود-کفش را دادم به اکبر آقا ببرد برای تعمیر وواکس وبسیاربهترشدونرم خرسند شدم-با رضابرای رجیستر گوشی صحبت کردم وبا تلاش دوستی حل شد؛تشکرکردم-اریک تلفنی حالم راپرسید, ...ادامه مطلب

  • اولین روز دی98

  • به نام خدامدیر مدرسه آرمان درخصوص کارها ومشکلاتش مشورت کرد؛توصیه هایی کردم که پیگیر باشد وقرارشد دنبال کند-درخصوص پرونده پدرم وکیل اطلاع داد که باز یک ابلاغیه ابلاغ نشده وممکن است جلسه دادگاه باز تجدی, ...ادامه مطلب

  • اول هفته یهوووووویی

  • به نام خدااز دیشب قرار شده بودامروز بروم دکتراین دوستم را که مبتلابه بیماری شده ببینم ومشورت کنم که درگیر آزمایشاتش بود وبه دیدن پزشک نرسیدم وباید که ان شاالله زودتر بروم اصلا حال روحی خوبی برای حال ا, ...ادامه مطلب

  • اول هفته ی خوب

  • به نام خدادیروز دیدن یکی از دوستان رفتم وحال واحوالی پرسیدم وتجدید ارادت نمودم؛درخصوص مشکلات شرکتش هم مشورت کردکه توصیه هایی کردم؛یکی از اساتید محترم دانشگاه هم برای ایجاد وگسترش رشته های دانشگاهی شان, ...ادامه مطلب

  • عیدانه

  • بنام خدا    عیدسعید غدیر را به همه عزیزانم تبریک می گویم و برای همه سعادت و موفقیت آرزو میکنم الی هم با مادرش به زیارت حضرت امام زاده صالح – علیه السلام- رفته بود و نایب الزیاره بود، دیگرآماده ی مدرسه رفتن می شود و شروع وجهدی دوباره – بالاخره پس از پیگیری های فراوان فاز اول سالن ملاقات افتتاح  شد و بنظرم در هفته های آتی تکمیل می شود و به بهره برداری کامل می رسداز خیر محترم و مسئولان محترم و اولیای امور متشکرم-دوشبکه جدید هم به سیمای جمهوری اسلامی اضافه شد،شبکه ی امید که مخصوص نوجوانان است و شبکه ی شما که قبلاً بود و حذف شده بود و با آزمون و خطای دوباره ,عیدانه,عیدانه همراه اول,عیدانه عصار,عیدانه سال 93,عیدانه 93,عیدانه سامسونگ,عیدانه یارانه 93,عیدانه فراوان شد,عیدانه 94,عیدانه سایپا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها