پیچیده اما ساده مثل بارون

متن مرتبط با «امید» در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون نوشته شده است

برای امیدم در سالروز تولدش

  • به نام خدابرای امیدم در سالروز تولدشمی‌توانی در زندگی عاشق افراد زیادی شوی؛ عاشق افرادی که برایت مناسب‌اند یا مناسب نیستند. -می‌توانی به‌ شیوه‌های سالم و ناسالم عاشق شوی. چه در جوانی یا در پیری .عشق منحصر‌به‌فرد وخاص نیست؛ کمیاب هم نیست؛ اما عزت‌نفس این‌گونه است، و همچنین شأن و توانایی‌ ات در اعتماد کردن. به‌طور بالقوه در طول زندگی‌ ات، ممکن است عشق‌های زیادی داشته باشی؛ اما وقتی عزت‌نفس، شأن، یا توانایی‌ ات در اعتماد کردن را از دست می‌دهی، به‌دست‌آوردن مجدد آن‌ها کار بسیار دشواری است. عشق تجربه‌ای فوق‌العاده است ویکی از بزرگترین تجاربی که زندگی به ما تقدیم می‌کند و چیزی است که همه باید آرزوی احساس‌ کردن آن و لذت‌ بردن از آن‌ را داشته باشیم؛ اما مانند هر تجربه‌ی دیگری، ممکن است سالم یا ناسالم باشد ومانند هر تجربه‌ی دیگر، نباید اجازه بدهیم هویت‌‌مان یا اهداف زندگی‌مان را تعریف کند.و نابودمان کند. نباید هویت و ارزش خودمان را قربانی‌اش کنیم؛ چون وقتی این‌کار را بکنیم، هم عشق را از دست می‌دهیم و هم خودمان را. در زندگی، به چیزهایی بیشتر از عشق نیاز داری. عشق عالی است و ضروری و زیبا؛ اما کافی نیست.تولدت بر همه ی ما مبارک باد. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • روز امید

  • به نام خداقیمت گوشت ها را از دوستم که در شهرستان است پرسیدم واز دوستم که در تهران و هردو گران شده؛ عجیب است- طوبی گفت شیراز است ودر حال رفتن به شهر خودشان است- نیرومندی برای پرونده اش تماس گرفت و برایش چک کردم- مهدی زمانی برای استاتوس های بنیادی گفت- آمین برای امید کادو آورد که خودش نبود وآخر شب او را دیدم؛ با آمین سرگرم بودیم وآخرین شماره را شانسی گرفته بود و با عمه اش صحبت کرد؛ جالب بود- صاحب خانه برای تمدید قرارداد تماس وبالاخره با مساعدت ایشان توافق نهایی کردیم وامیدوارم شامل برکات باشد- خانم شهیری مدارک پرونده اش را فرستاد قرار شد پیگیری کنم- حسین برای اپل آیدی گوشی اش نزد مغازه رفته بود تماس ومشورت کرد؛ جالب است تازه متوجه شدم خطی که اخیرا خریده قبلا متعلق به یکی از دوستان دیگر بوده که دنیا چقدر کوچک است وتلفنی به او هم زنگ زدم گفتم جالب بود- صبری تماس واحوال پرسی کرد وسوال داشت طبق معمول- تولد شراره یادم نبود که ۱۲ مرداد بوده وعجیب است با اینکه یادداشت کرده بودم اما یادم رفته بود پیام بدهم که با تاخیر پیام دادم -طوسی برای تسویه نهایی کامل بدهی های معوقش گفت ومشورت کرد. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ناامیدی در محاق

  • به نام خداسعید احمدزاده تماس واحوال پرسی کرد وسوالاتی از تغییرات پرسید؛آنچه در رسانه در این ارتباط خوانده بودم گفتم؛امیدوار است -وشاید دیگر دوستانش-که این تغییرات به آنجا هم برسد وایضا" صبری هم همین گونه بود-امتیازات قبلی ایران کارت هم آمد ودیدم وچک کردم؛ظاهرا مکرر باید پس از هر تراکنش چک کرد وهر بار ایرادی دارد-دَمِ ظهر تاجری شیرینی هایی برایم فرستاد؛ خوشمزه بود؛ تشکر کردم؛ گفت خانگی است-احوال پرس عمران شدم؛ شکر خدا خیلی بهتر بود-خانم مهندس در خصوص یک نامه اش پیگیری کرد والبته مشورت برای ویرایش ونگارش آن -تولد بیاشاد دوستم را تبریک گفتم؛ خیلی خوشحال شد؛ تولد خواهر همسرم را هم تبریک گفتم تشکر کرد وهمچنین دختر عمویم را ودوست داشتم برایش کادو وشیرینی بفرستم ومتاسفانه کسی را نیافتم و بالاخره از طریق اسنپ برایش شیرینی فرستادم وخیلی خوشحال شد واز خوشحالی اش خرسند شدم-احوال پرس ایمان شدم وشکر خدا بهتر بود واحوال پرس همسرش هم شدم که شکرخدا بهتر بود-در خرید هایی از بازار اشتباهی کارت کشیده بودم ومکرر بود وامتیازاتی اعمال نشده بود که با هماهنگی ولطف فروشنده محترم شهرام را فرستادم وکارت های دیگری کشید که از لطف فروشنده وپیگیری شهرام متشکرم-فضه سوال کردم با سرمایه اندکش چه کرده؟که گویا قدری طلای آب شده گرفته والان هم در سرازیری است ونگران بود؛گفتم بهتر است مشورت بیشتری کند وفعلا هم چیزی معلوم نیست از توافقات که تاثیر تلاطم بر بازار دارد-احوال پرس خواهرانم شدم برای  بیماری شان که شکر خدا بهتر بودند؛ برایشان شفای عاجل آرزو دارم-سهام برای پیگیری ومشورت در خصوص زمین هایی که دنبال میکرد با من مشورت کرد ومن هم اطلاع دقیقی ندارم و نمیدانم چه باید کرد؟-مطلع شدم درویش هم مبتلا به بیماری جدی, ...ادامه مطلب

  • امید و ارزوهای نزدیک

  • به نام خداروستا وتدین ودولتی وسهام واحسان نهار باهم بودیم وکلی خوش گذشت؛تجدید خاطره ای شد-آزمایشات را که دکترسعید گفته بودم گرفتم وبرایش فرستادم من حیث المجموع راضی بود ولی توصیه کرد قدری وزن کم کنم؛ا, ...ادامه مطلب

  • بر بالهای امید

  • به نام خدادرسالروز رحلت نبی اکرم-صلی الله علیه وآله-وشهادت حضرت رضا-علیه السلام-مشتاق بودم بروم مشهد که سعادت نشد؛مراسم عظیمی هرساله برگزار میشود که من تازه متوجه شدم خراسانی ها آن را چهل وهشتم می گوی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها