پیچیده اما ساده مثل بارون

متن مرتبط با «تراژدی» در سایت پیچیده اما ساده مثل بارون نوشته شده است

تراژدی

  • به نام خداکتاب تراژدی شماره شهریور را اجمالا کمی خواندم از سرگذشت همایون صنعتی زاده و همسرشان با آن همه استعداد و نخبگی سخت متاثر شدم؛ به سروش هم به این گونه امور و روایت ها علاقه دارد گفتم تهیه کند حتما دوست دارد- خسرو اطلاع داد که پیامک آمده و پرونده اش به اجرای احکام رفته؛ گفتم منتظر باشد بزودی برایش ابلاغیه خواهد آمد که برود جزای نقدی را پرداخت و یا رضایت اخذ کند که دومی را بعید میدانم با این اوضاع واحوال-تاجری در مورد نظر کارشناسی ای که برایش ابلاغ شده بود گفت- احوال جلالی دوست روزهای سخت را پرسیدم که مدتهاست خبری از او ندارم وسری هم نزده است- تولد یکی از دوستان روزهای سخت را در فضای مجازی دیدم جالب بود وخاطراتش از آن روزها یادم آمد؛ البته اخیرا خیلی آرام تر شده وبسیار زجر کشیده در این مدت - پیام به سعید دوستم دادم و احوال پرسی کردم ومجددا تاکید کردم برای درمان بیاید اینجا- دکتر موسوی پاسخ داد لنزی که استفاده کرده اند آمریکایی ومعروف است؛ شرمنده شدم که به خواسته خواهرم کاغذ آن را هم دقت نکرده بودم واز خواهرم هم گله کردم که او هم توجه لارم نکرده بود وکارت را ندیده- زن سید رضا از تشکیل دادگاه برای دو روز دیگر گفت که با لطفی برایشان مشورت کرده بودم- حسین اطلاع داد اشرفی بلیط گرفته بوده برای رفت وبرگشت که بیاید با اینکه به او گفته بودم نیازی نیست وعکس بلیط ها را فرستاد؛ متاثر شدم که کار به اینجا کشید وکاش اینگونه نمیشد واحتمالا باطل کرد؛ همسرم هم اطلاع داد با خریدار سیم کارت ها هماهنگ کرده وبنام کرده به وکالت که دیگر برای من مهم نبود؛ کاری که به موقع وبا این شیوه انجام شود مثل سایر امور مشابه ارزشی ندارد وفقط به تجارب من افزوده میشود- علیشاهی در مورد پیگیری استدعای اعاده د, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها